...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

« سکوت حنجرها را کسی نمی‌فهمد »





« سکوت حنجره‌ها را کسی نمی‌فهمد »




فغان که بغض خدا را کسی نمی‌فهمد!


دلیل مرگ دعا را کسی نمی‌فهمد؟!



مدار فرضی دنیا به نکبت آلوده است


و بوی نای فضا را کسی نمی‌فهمد



زمین سیاه به تن کرده در غم انسان


پیام سوگ و عزا را کسی نمی‌فهمد



جماعتی پی ابلیس نفس سرگردان


هبوط عزت ما را کسی نمی‌فهمد



میان آدمیانی چو طبل توخالی


سکوت حنجره‌ها را کسی نمی‌فهمد



1392/02/13

نظرات 2 + ارسال نظر
سعیدتابان جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 09:25 http://parvazdartariki.blogfa.com

بعضی اشعار هستن که تاریخ مصرف ندارن مثل این

قبلا نظرم رو در مورد این شعر گفتم و حالا فقط دوس داشتم یه

بار دیگه بخونمش

برقرار باشی ندا جان

سلام سعید جان
لطفتونو همیشه نثارم کردین
این بار هم...
سپاسگزارم

چکاد دوشنبه 20 خرداد 1392 ساعت 13:39 http://www.chakad.samenblog.com

درود بیکران
دوست محترمم واقعا خوشحالم که هنوز هم وجدانهای بیداری چون شما هستند که عبور از خط قرمز انسانیت و شرف رو به من و بشریت گوشزد می کنید واقعا زیباست آفرین

درود چکاد عزیز
از دیدن نامتون و نظرات محبت‌آمیزتون بینهایت خرسندم
ممنون که پیگیر خط‌خطی‌هام هستین و با انرژی مثبتتون همراهیم میکنین

برقرار باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد