...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

« ذهن پریشان »

« ذهن پریشان »




سکوت و سایۀ تردید و لختی ساعت


نشسته گوشۀ سلول فکرهای تباه


کلاف درهم تکرارهای روزانه


به دست‌های هنرمند روزگار سیاه




اسارتی ابدی در نمایش اوهام


و پرسه‌های مداوم به ناکجاآباد


حراج لحظۀ «حال» و خرید «آینده»


هجوم لشکر بغض و «گذشته‌ای» بر باد




درون قبر زمان دست و پا زدن هر روز


و مرگ لحظه به لحظه در این سکون از سر


به حکم «زنده‌به‌گوری» که باز صادر شد


به دست «ذهن پریشان» من دم آخر





1392/04/22


نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 13:55

زیبا بود عزیز دلم

ابوالفضل حبیبى یکشنبه 6 مرداد 1392 ساعت 15:11 http://postmodern.persianblog.ir

سلام ندا

چقدر خوشحال میشم وقتى پس از مدت ها دورى از انجمن وقتى به وبلاگ دوستان قدیمى سر مى زنم شاهد پیشرفت بسیار زیاد و چشمگیر آثارشون هستم.
امروز فرصتى شد تا مجددا به وب زیبات بیام و این شعر زیبا رو بخونم
باید این مژده رو بهت بدم که قلمت راه خودش رو پیدا کرده و به جاهاى خوب داستان رسیده
داستانى که انتهاش نزدیک نیست و راه دور و درازى رو پیش روى تو قرار داده
اما وقتى این شعر رو خوندم واقعا کیف کردم
به خاطر اینکه دیدم چقدر تونسته بودى روى تصویر سازى هاى متحرک و انیمیشن درونى فضاهاى اختصاص داده شده خوب مانور بدى و چقدر عالى تونسته بودى من رو به عنوان مخاطب عام وارد فضاى اسکیزوفرنیک و رئالیستى شعرت بکنى
هر چند در بخش هاى میانى شعر جا براى پرداخت به تصاویر تراژدیک و ملودراماتیک وجود داشت که با بى حوصلگى از کنارش رد شده بودى
اما پایانبندى کارت بسیار خوب و قابل قبول بود و مى تونست خیلى خوب مخاطب رو با ورود به خلسه ى تفکر از مصرع پایانى جدا کنه

این شعر به نظر من نشون دهنده ى ورود شخصیت ندا نامدار به عنوان یک شاعر توانا به یک فضاى مجازى و ساخته ى ذهن شاعره که اتفاقا خیلى هم روى ساز و کار هاى این فضا و رویا پردازى هاى اون تسلط داره

فصل جدید اشعارت شروع شده و این فصل نشانه ى خوبى ست

با قدرت ادامه بده

من هم از این بعد پا به پاى اشعار زیبات همراه خواهم بود...


روزهات آروم...

سلام ابوالفضل جان
به داشتن دوستان عزیزی چون شما که همیشه با لطف و محبتتون همراهیم کردین، افتخار میکنم

خوشحالم از زبون شاعری چون ابوالفضل حبیبی که اشعارش باب دل همۀ بچه های انجمنه، این تعریف و تمجید رو شنیدم
امیدوارم با راهنمایی های همیشگی استاد نوید و همراهی دلگرم‌کنندۀ شما عزیزان مسیر درست رو به خوبی طی کنم و شرمندۀ مهربونیتون نشم.

خوشحال میشم از حضورتون
برقرار باشید

حنانه چهارشنبه 26 تیر 1392 ساعت 15:55 http://www.avaayesokoot.blogfa.com

سلام خانم نامدار
نمیتونم حسی رو که از خوندن آثارتون بهم دست میده رو توصیف کنم...فقط میدونم یه شور خاصی...خیلی عالی بود

سلام حنانه جان
ممنونم از لطف و محبتتون که دوستانه نثارم کردین
خوشحالم از حضور پرمهرتون

مانا باشید دوست عزیز

صالح سه‌شنبه 25 تیر 1392 ساعت 01:51 http://saleh89.blogfa.com

سلام ندا جان.چقدر حرف داشت این اثر زیبات.
این چه قالبیه؟ چقدر سبک قافیه دادنش مثل ترانس و البته مثل کارهای زیبای فروغ

سلام صالح جان
ممنون که سر زدین
4پاره است که هر بند از دو بیت هم‌قافیه تشکیل شده

خوشحالم کردین
پاینده باشید

وب مانی شنبه 22 تیر 1392 ساعت 17:41

سلامسلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.

عنوان:وب مانی
لینک:http://www.PersianXchange.ir/

درود دوست گرامی
ممنونم از حسن نظرتون
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد