...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

...آغازی دیگر

... در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود

« باز هم اذان صبح ... »

« باز هم اذان صبح ... »




  باز هم اذان صبح


                  لحظۀ خدافظی...




  سالهای سال رفت


                سالهای بیقرار


                     از عبور گنگ و ساکت شما گذشت




  هیچ حس مبهمی در این میان نمانده است


                                    ساده می‌نویسمت...




  خالی‌ام


         تمام « بیست و نه » سکوت سال را


                          از حضور خاطرات کودکانه با شما...




  سهم من در این جهان


             غیر تکه سنگ تیره‌ای


                    نماد بودنی بدون لحظه‌ای نمود


                                         از شما چه بود؟!!



  هیس!!!


           ساکتم


                 نترس!!!




  سالهای سال


       در کلاس زندگی


             در تمام تار و پود بی‌نشانه از شما


                               قطرۀ سکوت را چکانده‌اند:


  « بگذر از نیاز خود...


             حق تو حضور صادقانۀ پدر نبود


                             بگذر از سؤال‌های بی‌جواب...


                                                       بگذر از... »


               



                          باز هم اذان صبح


                                       لحظۀ خدافظی...

 




1392/06/11 


( بیست و نهمین سالگرد فوت پدر )



نظرات 10 + ارسال نظر
هیچکس سه‌شنبه 14 آبان 1392 ساعت 20:44 http://faryadekhamush2.blogfa.com

روحش شاد و آرام

نداجان سلام این شعرتو خیلی دوسش دارم

مخصوصا با صدای خودت/

هنوز هر از گاهی گوش میدمش

الهی داشته هاتو خدا برات حفظ کنه و دیگه طعم از دست دادن رو نچشی

حق نگهدارت دوست خوبم

سلام رویای عزیزم
ممنونم از همدلیتون
لطف و مهربونیتون رو دوستانه نثارم کردین امیدوارم لایقش باشم
مانا باشید

نورا یکشنبه 31 شهریور 1392 ساعت 12:05

هــــــــــــــــــــی
هیچ حرف من تسکین تنهایی شما رو نمی کنه
ولی شایدآرزوی شادی روح پدرتون امید رو به چشمای شما بر گردونه

خداخعلی بزرگه

سلام نورا جان
چه خوشحال شدم از دیدنت اینجا
ممنونم از همدلی و همراهی ارزشمندتون

موفق باشی دوست من

soli_rashidi@yahoo.com شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 19:59

roheshon shad

سلام سولماز جان
از دیدن اسمت و نظر پرمهرت همیشه خوشحال میشم عزیزم
روح مامان شما هم شاد
موفق باشی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 شهریور 1392 ساعت 11:15

roheshon shad

سلام دوست عزیز
ممنونم
کاش اسمتون رومینوشتین برای آشنایی بیشتر

در پناه خدا

صالح یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 22:57 http://saleh89.blogfa.com

خدایشان بیامرزد
گفتنی ها رو خودتون گفتید و بارها و بارها شنیدمش
زنده باشید

سلام صالح جان
ممنونم از همدلیتون
لطف کردین
خوشحال شدم
در پناه خدا

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 14 شهریور 1392 ساعت 21:31

elahi bemiram:-(
cheghad boghz dash

tasliat migam neda jun, mamulan karatuno donbal mikonam.. hamishe ehsasate zibayi dari

movafagh bashi azizam..

سلام دوست عزیز
کاش اسمتون رو مینوشتین تا بشناسمتون و بیشتر باهاتون آشنا بشم
ممنون از همدردیتون و از کامنت پرمهرتون
ولی در جواب جملۀ اولتون باید بگم خدا نکنه، ایشالا سالهای سال زنده باشین و موفق
خوشحالم پیگیر خط‌خطی‌هام هستین

در پناه خدا

زارا چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 04:23

سلام ندای عزیز
شعرت رو که الان برای بار چندم خوندم، مثل دفعه اول یه بغض سنگین راه گلومو بست...
امیدوارم خدا رحمت کنه پدر بزرگوارت رو
و سایه مادر عزیز و فداکارت رو از سرت کم نکنه
مطمئن باش پدرت به داشتن چنین دختری افتخار میکنه

شاد باشی دوست گلم

سلام زارای گلم
ممنونم که به کلبۀ مجازیم اومدی
و اینجا هم مهرتو نثارم کردی
خدا روح پدر شما رو هم قرین آرامش کنه و سایۀ مادر بزرگوارتون رو بالای سرتون حفظ کنه
متأسفم از حسی که منتقل کردم...

ممنونم
مانا باشی عزیزم

مرجان وهاب چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 04:20 http://DARYA_6558@YAHOO.COM

سلام نداجان دوست خوبم به خاطر شعر قشنگت ممنون خیلی عالی بود وتسلیت بهت میگم عزیزم

ببخشید اما مشکلی توی وارد شدن به انجمن داشتم که اقای دانایی زحمت کشیدن و نصفه نیمه حل شد ینی میتونم وارد بشم اما کاری نمیتونم انجام بدم نه سپاس نه کامنت هیچی میشه کمکم کنی دیگه روم نمیشه از ایشون کمک بگیرم

سلام مرجان عزیز
چه مشکل خوبی!!!
باعث شد اینجا هم از مهر و محبتتون بی نصیب نمونم...
ببخشید که دیر دارم کامنتتون رو جواب میدم و مشکلتون برطرف شده تو انجمن. شرمنده شدم...

ممنون از همدردیتون
خدا همۀ رفتگان رو بیامرزه و روحشون رو شاد کنه
موفق باشید

نوید دانایی سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 00:37 http://parvaz-ta-khorshid.blogsky.com/

سلام نداجان
پیش از هر چیز سالگشت درگذشت پدرمرحومتون رو خدمتتون تسلیت عرض می کنم و برای ایشون علو درجات و برای شما کثرت حسنات رو آرزو می کنم و از خدای مهربان حکیم می خوام سایه ی پرمهر مادر بزرگوار و محترمتون رو بر سرتون حفظ بکنه .
نداجان
بی تردید خرد محدود ما از درک حکمت وقوع بسیاری از وقایع عاجزه و به همین دلیله که خیلی وقتا برای خیلی از اتفاقات ناخوشایندی که تو زندگیمون می افته دلمون از خدا می گیره.
اما اونهایی که ایمان قوی تری دارن ، ـ مثل شما ـ به الخیر فی ما وقع استناد می کنند و با اعتقاد به عدالت الهی ، حوادث ناگوار رو تحمل می کنند و از امتحان ها سربلند بیرون میان.
خواهر عزیزم
شعرتون سرشار از احساس بود ؛ به خصوص وقتی با صدای خودتون شنیدمش حسش کاملا بهم منتقل شد و راستش خیلی طول کشید تا تونستم بغض تلخم رو فرو بدم.
درود بر شما درود بر قلمتون و درود بر مادر شریف و فداکارتون که علیرغم عدم حضور پدر ـ با از خودگذشتگی ـ تونستن چنین فرزند هنرمندی رو به جامعه هدیه کنن.
برای آرامش روح پدر مرحومتون دعا می کنم.
نامدار باشید مثل نامتون...

سلام استاد نوید عزیز
ممنونم از حضور دلگرم‌کننده و کامنت پربارتون
منم از خدای مهربون شادی و آرامش روح همۀ پدر و مادرهای سفرکرده رو خواستارم ، پدرم و مادرشما همچنین...

ببخشید که ناخواسته حس دلتنگی و بغض رو بهتون منتقل کردم
این اولین و شاید تنها نوشته ایه که برای پدرم نوشتم...

ممنونم برای دعای خوبتون
و ممنونم از خدای مهربون که حضور برادر بزرگی چون شما رو بهم هدیه داد ، بودنتون برام معجزه است اینو بارها گفتم و هربار با ایمان راسختری به زبون میارم
حضورتون تو زندگیم جای خالی خیلی از نبودن ها رو پر میکنه


ممنونم بابت همۀ خوبیهاتون
خدا سایۀ مامان و شما رو بالای سرم حفظ کنه
آمین

در پناه خدا برادر عزیزم

مریم (آرزو ) حامی دوست دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 23:22 http://ashkhayearezoo.blogfa.com




سلام ندا جان


خدا بیامرزدشون


انشاالله سالیان سال سایه خودشون بالا سر ما باشه

و همیشه زیر سایه حق سلامت و تن درست باشن


آمین

سلام آرزو جان
ممنونم از همدردیت
و ممنونم از حضور پرمهر همیشگیت عزیزم
در پناه خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد