« رگبار فصلی »
کمی خسته از روزگارم... همین
به رگبار فصلی دچارم... همین
نه کوهی... نه چاهی پذیرای من...
که لبریز داد و هوارم... همین
شبیه نفس های نااستوار
به اجبار، در احتضارم... همین
همان قوز ِ بالای قوزم مدام
که جای به جایی ندارم... همین
چه گویم از آوای تنهایی ام؟
که هم بغض حلقوم تارم... همین
حضور نچسبی شدم سال هاست...
... و بازنده ی این قمارم... همین
زمان سفر کاش سر می رسید
معلق در آغوش دارم... همین...
1393/03/05
واااااااای خدای من
فوق العاده ست
واقعا اشعارتون رو دوست دارم
وب زیبایی دارید.
اگه مایل باشید خوشحال میشم لیتکتون کنم
سلام.از وبلاگت دیدن کردم وب خوبی داری شما هم قابل میدونی یه سر به وب طنز من بزن
زیبا بود. همین!
سلام و ممنون از لطفتون
سلام آهنگ وبتون خیلی قشنگه آدمو یه حالتی می کنه
سلام مهدی جان
ممنونم از حضور تون
منم حس شما رو دارم در مورد موزیک
پاینده باشید
عالی بوووووووووووووووووووووووود
ممنون پریسای عزیز
عالی نگاه محبت آمیز شماست دوست من
ممنون از حضور گرمتون
با عرض معذرت تو انجمن شعر هم گذاشتمش
تو بخش": از گلستان من ببر ورقی..."
ببخشید فقط حیفم اومد بقیه لذت نبرند که این جسارت رو کردم
دل پر مهرت پر از آرامش
شما لطف کردی رویا جان
به دلنوشته ام اعتبار دادین عزیزم
ممنونم
سلام ندای عزیز
چقدر زیبا و دلنشین بود
این حس برام آشنا بود
دلم خیلی گرفته بود انگار نیاز داشتم به خوندن یه چنین شعری
ممنونم
سلام رویای مهربون
منم دلم گرفته...
ممنون اومدی...
زیبا سرودید
تایید شما که در این زمینه صاحب نظر هستید برای شاگرد کوچیکتون افتخار بزرگیه...
ممنون که با حضور پرمهرتون به دلنوشته ام اعتبار دادین
شاد باشید
سلام ندای مهربانم
هنوزم جذبه ی شعرهات میگیردم و حسش به اعماق وجودم نفوذ میکنه و درگیرش میشم.
خوشحالم که میخونمت.با عشق میخونمت.....
سلام
ممنونم از حسن نظر و همراهیتون
لطف دارین
در پناه خدا
آفرین ندای عزیز
چقد جات خالیه توی انجمن
چطور دلت میاد حضور ارزشمندتو از ما دریغ کنی؟
برگرد زود تر، لطفا
سلام صالح جان
نمیدونم جواب محبتتو چطور بدم...
سکوتمو پای جسارت نذار..
گاهی باید رفت...
ممنون که اومدی
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد
عشق ست و همین لذت اظهار و دگر هیچ
سپاس دوست گرامی
سلام
خیلـــی لذت بردم...همین : )
خوشحالم که باز هم شعر می ذارین
در پناه خدا
ممنونم هامون جان