« تعمق »
در این آشفتهبازاری
که کس جز سنگ بر سینه
از آن خود نمیکوبد
چه گویم من
که در اعماق این نامردمیها
با تمام گفتنیهایم
خموش
مهر بر لب دارم و اینگونه حیرانم
که سر در لاک خود با خویشتن فریاد میدارم:
سراسر غرق پندارم
سراسر غرق پندارم...